نوشته های یک مسافر
نوشته های یک مسافر

نوشته های یک مسافر

شروع کن

اگه اون آدمی که باید باشی نیستی  از همین امروز تغییر کن .

همیشه کارهایی که دیگران ازش فرار میکنن،بهترین گزینه برای موفقیت هستند.

من نمیتونم جامعه رو تغییر بدم ولی خودمو میتونم.

تو زندگیم پیشرفتی نداشتم دلیلش هم فقط خودم بودم و خودم .

روی موفقیت ها و نقاط مثبت تمرکز میکنم.

معلوم نیس چقدر وقت دارم نمیخوام که همینی هم که مونده به افسردگی و بطالت بگذره.

برای امروز زندگی کن،آینده رو بساز و گذشته رو فراموش کن.

---------------------------------------------------------------------------

*اره میدونم که مشکل دارم .میدونم که افسردگی دارم.میدونم که به هیچ جایی نرسیدم.میدونم اطرافیانم از من متنفر شدن .میدونم که به اخر راه رسیدم .

ولی اخرش که چی ؟ چقدر تو تنهایی گریه کنم؟چه سودی داره؟ به کجا میرسم؟ کارم شده مرور کردن خاطرات و آرزوها . همسر میگه چرا فکر میکنی نمی تونی.میگم سنم بالا رفته . حس میکنم 80 سالمه و برای هر کاری دیره اونم تو سن 26 سالگی .از افسردگی  دارم آب میشم ولی راهشو نمیدونم .به یه مدت ارامش فکری و خلوت نیاز دارم .با خودم روراست باشم و بفهمم با زندگیم چیکار کنم.

* هفتهی سختی خواهم داشت.

جملات بالا از ebook  از خودمان شروع کنیم نوشته ی سعید سلیمانی هست . خوبه . یه کم ارومم کرد .


دور موندم

خیلی وقته اینجا نیومدم چیزی بنویسم .کلی حرف دارم که بذارم اینجا و خالی بشم.

خیلی حرفا.

تغییراتی در راهه