نوشته های یک مسافر
نوشته های یک مسافر

نوشته های یک مسافر

وقتی همه چی به خاطر کرونا به هم میریزه

من اعتقادی به فال و طلسم و جادو این چرت و پرتا ندارم ولی نمیدونم چرا هروقت میخوام کنکور بدم یه اتفاقی می افته. از مرگ اعضای نزدیک فامیل و ... 

امسال هم کرونا اومده . کنکور رو میخوان برگزار کنن . از اونجایی که هفت ساله مشکل تنفسی پیدا کردم  و دارو و  اسپری مصرف میکنم  دو دل  هستم برای شرکت کردن .

میترسم که مبتلا بشم و اونوقت نمیدونم چه بلایی سرم میاد . همینجوری تو حالت عادی نمیتونم نفس بکشم  اگر مریض بشم فکر نکنم به سه روز بکشم .

از استرسش یه هفته س درس نخوندم. از یه طرف میگم برو امتحان بده و شانستو امتحان کن ولی این ویروس لعنتی خیلی سریع و راحت منتقل میشه ،کسایی بودن که با مراقبت های زیاد هم مبتلا شدن . از طرفی هم میگم یه سال خودمو بندازم عقب . خب من 27 سالمه چقدر دیگه باید عقب بندازم .خیلی گیج و عصبانی ام. تنها راه از ایران رفتنم درس خوندنه که اونم اینجوری شد.

حس میکنم سردرگم ترین ادم دنیام....

تیرماه پرحادثه

ماه تیر ماه جالبی بود 

قسط و بدهی زیادی از خرداد برامون جور شد . من اول تیر به کارفرمام گفتم احتیاج فوری به حقوق خردادماه دارم . بهش برخورد و سروصدا کرد. درحالی که این ادم اول قرارداد و شروع کاری گفت هر موقع حقوقتو خواستی بگو .یه بار که نیاز داشتم  اینجوری قشقرق به پا کرد . خب منم حقوق ماه کاری که تموم شده بود رو خواستم نه ماهی که هنوز اولش هستیم . حقوق خیلی کمتر از قانون کار هست و تازه بدون بیمه هستم . نیروی مفت کاری هستم در واقع .

گفتم این ادم خیلی رو مخه و اصلا شعور نداره . سر هر چیزی رو مخ میره . یه هفته ی بعدش گفتم من تا اخر این ماه بیشتر نمیمونم و فکر کارمند باشه . حالا کارمند خوب از کجا پیدا کنه؟ اومد بانک و پیش رییس دایره خواهش که بمونه . رییس هم گفت حقوقش خیلی کمه . حالا کاری ندارم .گفتم فکر میکنم . چند روز بعد رییس دایره بهم گفت میخوام اینجا نگهت دارم و کار فعلیت به درد نمیخوره قراره سفارشمو بکنه برای شرکت که اگر نیرو خواستن یه جورایی تو اولویت باشم (یعنی هنوزم قطعیت نداره ). گفتم فکر میکنم . البته من تا اخر شهریور دوباره قرارداد با کارفرمام بسته م که یه کارمند جدید بیاره برای اموزش .

حالا برنامه م اینه  که تا اخر شهریور تو کار فعلیم باشم . درخواست برای شرکت بدم و درسمو بخونم هر کدوم شد برم سراغش . 

من نصف تایم روزمو برای کاری میزاشتم که هیچ فایده ای برام نداشت و باهام بد برخورد میشد . میتونستم این تایم رو درس بخونم و شانس رشته و دانشگاه تاپ رو داشته باشم . به هر حال ...

50 روز تا کنکور مونده . منم فقط یه دور کتابای درسی رو خونده بودم. دیدم ای بابا نمیشه کتاب تست استفاده کرد. گفتم خب جزوه ی هر درس رو نوشتم . یه دور هم سطحی خوندم .رفتم ازمونای سراسری و تست های فصلی گزینه ی دو  رو دانلود کردم  که از مرداد شروعشون کنم . یه برنامه ی فشرده هم نوشتم که درسا تا هفته ی اول مرداد مرور کنم و تست های فصلی رو بزنم .

البته با این امتحان نهایی های وحشتناکی که خبرش میاد فکر کنم کنکور هم خیلی سخت باشه . اما باید امیدوار و مثبت باشم که از پسش بر میام


+ کتاب شازده ی حمام جلد اول و دومشو خوندم .عالی بود .