نوشته های یک مسافر
نوشته های یک مسافر

نوشته های یک مسافر

امنیت

با این اوضاع و احوالی که تو مملکته هیچ رغبتی به زندگی نیست . ترامپ هم زد کل اقتصاد رو تحریم کرد. فکر نکنم تو دنیای سیاست کسی حال به هم زن تر از اون بوده .

میخوام امید داشته باشم به سال جدید ولی انگار قراره اتفاقای بدتری بیفته .

فکر کن چقدر مگه ظرفیت داریم . چند میلیون ادم دارن به خاطر حماقت و خودخواهی ادمای داخلی و خارجی نابود میشن که چی بگن حرفای ما درسته و اونا فلانن و بهمانن.

و اصلا براشون نابود نیس دارم مردمو نابود میکنن.  شروع سال 2020  فاجعه پشت فاجعه بود . 

چند دسته بودن مردم حالمو بد میکنه . ما مردمی هستیم که دیگه مملکتمون برامون مهم نیس فقط مثل کفتار همدیگه رو تیکه پاره میکنیم و بعد مثل لاشخور از جنازه ها هم دریغ نمیکنیم . سقوط اخلاقی و همه چی...

سقوط هواپیما و اتوبوس و ... سیل و همه چی باعث شده چهره ی مملکت خسته تر و نابود تر بشه . ولی هیشکی کاری نمیکنه و اگر حرکتی هست بر اساس منفعت و بدون هدف واحد هست .انگار هر کسی میخواد یا خودشو خالی کنه یا ذهنیت مردمو خراب کنه یا سرپوش بذاره رو همه چی و در اخر این مملکته که نابود میشه .

از فردا یترسم و از فرداها میترسم .اینکه نمیدونیم قراره چه بلایی سرمون بیاد . اینکه امنیت نداریم . چه ظاهری و چه باطنی.

و چه سخته ناامنی و سرگردونی 

خستگی مونده

هیچی بدتر از خستگی مونده تو تن نیس. انگار با 1000 ساعت خواب هم جبران نمیشه .یه مسافرت 1 روزه رفتیم و این خستگی هم اضافه شد رو بقیه . 

تو کارم روون تر شدم .الان نگرانی اصلیم کنکوره .که 188 روز  دیگه بیشتر نمونده .

انکار 24 ساعت شبانه روز خیلی کمه .و از این ناراحتم که همه میگن تو که کاری نداری . این از هرچیزی بدتر ادمو میشکنه . جدیدا هم نمیگم که برنامه ها و هدف هام چیه . اطرافیانم فقط تو ناامیدی و مسخره کردن باهام همراهن. حتی اگر دارایی بخوام بخرم یا بفروشم دیگه به هیشکی نمیگم.  ماه از ازدواجمون گذشته ولی هر دوتامون کلی پژمرده شدیم. ما هم مثل بقیه ی مردم . و کل جامعه داره زجر میکشه از بی رحمی و بی شرفیه یه عده ای .

مثلا ما دوتامون داریم از دندون درد میمیریم ولی نمی تونیم به خاطر هزینه ش بریم دکتر .فکر کن اون کسی که مریضی سخت داره و نمیتونه به درمون خودش برسه و باید ذره ذره اب بشه و بمیره. 

الان فهمیدم که هر چی تو بچگی بهمون گفتن دروغ بوده . تو اینجا فقط نکبته که هست .سهم مردم ما فقط درده . البه اینم قبول دارم که خودمون هم به خودمون رحم نمیکنیم. شاید ما مردم ایران لیاقت یه زندگی مناسب و شایسته رو نداشته باشیم . شاید علتش فقط به خودمون بر میگرده . نمی دونم ولی هر چی که هست کاش فقط به خودمون بیایم .

+هممون دلمون خیلی پره ولی گلایه کردن که فایده ای نداره