نوشته های یک مسافر
نوشته های یک مسافر

نوشته های یک مسافر

تغییراتم

خب...

دوروزه ورزش رو به طورجدی شروع کردم.حدوداروزی45دقیقه با اپلیکیشن کار میکنم .بدن درد دارم اما پر از حس خوبم و امیدوارم تا عید 8کیلویی که انتظارشو دارم کم کنم.اسپیس کیبورد سیستم جدیدم یه خورده سفته همش بایدچک کنم که ببینم کلمه ها به هم نچسبیده باشه.  

کمتر از یه ماه ونیم تاکنکور ارشد مونده وتازه شروع کردم به خوندن. ازبس کار تو اداره زیاد شده که دیگه جونی برای درس خوندن نمی مونه

نامردا کنکور اردیبهشتو انداختن اسفند .به هرحال باید تلاشمو بیشتر کنم.

بیشتر از یه ماهه که سرماخوردگیم خوب نمیشه فکر کنم آنفولانزا و کرونا با هم گرفتم.

امروز تو اداره یه مثلا جشن برای روز زن گرفتن و خانم های اداره رودعوت کردن آخرش یه سینی که فکر کنم نقره س دادن و تمام .

امروز زنگ آرایشگاه زدم که برای اخرای اسفند وقت بگیرم گفت شنبه زنگ بزن چون از اونموقع نوبت میدیم.

خاله م قراره اسفند پاتختی بگیره و بره سر خونه زندگیش. باید قبل از اون تاریخ وقت بگیرم.

دو سه روزه یه فکر توسرم افتاده که برم جراحی افزایش قد کنم.شنیدم که خیلی وحشتناکه.خب چی میشد که قدم 180 بود. یه چیزایی واسه متد گروتالر داینامیک شنیدم که میگن تا 40 سالگی جواب میده.نمیدونم میشه به این پکیجا اعتماد کرد.از امروز قرص ویتامین د3 روهمراه ناهارم میخورم.کاش بر میکشتم به سن رشد تا با برنامه و زیرنظر پزشک  قدم بلند میشد.اما اولویت الانم وزنمه که باید کم بشه. اگه این هیکلی که مثل بشکه شده رولاغر کنم ظاهرا قدمم بلندترنشون میده.

برای فردا لوبیا ماهیچه درست کردم.معمولا اندازه یه وعده بیشتر درست میکنم تا برای وقتایی که وقت یا حوصله ندارم غذا داشته باشم.

برم به درس و خونه زندگیم برسم 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد