نوشته های یک مسافر
نوشته های یک مسافر

نوشته های یک مسافر

تغییر

دیشب جشن مراسم عقد فامیل دعوت بودم . وقتی داشتم آماده می شدم ،یهویی دلم خواست موهامو فر کنم . موهام تا شونه هامه، فر که کردم حتی به صورت ناشیانه ،خیلی جالب شد. کلی خودمو دوست داشتم . اینا رو گفتم که بگم گاهی وقتا که تو اینه به قیافمون گیر میدیم یا کلا با دیدن قیافمون حالمون گرفته ،خودمون میتونیم با تغییرات کوچیک حالمونو بهتر کنیم .البته منظورم جراحی های وحشتناک نیس . چیزایی که تو اینستاگرام می بینم منو می ترسونه. از بچگی تا همین یکی دو ماه قبل از عید از دماغم متنفر بودم و می گفتم چرا اینجوریه و حتما عملش می کنم. ولی وقتی خودمو نگاه می کردم گفتم ببین مری تو با این دماغ بدون هیچ مشکلی نفس می کشی و دماغت هم واقعا به صورتت میاد و مجبور نیستی صورتتو دستکاری کنی. هم هزینه ی میلیونی الکی نمی کنی و هم دماغ مصنوعی تحویل نمیگیری. اینا رو خواستم بگم که خودتونو دوست داشته باشید . دخترا به اراجیفی که پسرا  در مورد قیافتون میگن توجه نکنید . این جماعت میخوان شما رو مشغول این مسائل کنن.خودتون رو دوست داشته باشید. هدف های بزرگ داشته باشید . هر کدوم از شما اگر استعداد هاتون رو بشناسید حتما میتونید یک ورزشکار ، دانشمند،معلم ،مهندس ،سیاستمدار،پزشک،تاجر ،آرایشگر و.. فوق العاده و عالی بشید. عمرو زمان ما محدوده . پس دنبال رویاهای اصلیتون برید.


+ از امروز میخوام به مامانم زبان انگلیسی یاد بدم. خودش خیلی دوست داره و میدونم که می تونه از پسش بر بیاد . سعی میکنم که به بابام هم یاد بدم البته اون یه کم قلقش سخته و صبر و حوصله میخواد. اینم بگم که سن و سال هم چیز مهمی تو اهداف نداره. فقط باید برای هدفتون بجنگید.