نوشته های یک مسافر
نوشته های یک مسافر

نوشته های یک مسافر

تحمل میکنم این روزارو

مهمون داری واقعا سخته ، حتی اگر خانواده ی خودت باشه .نتونستم به هیچ کاری برسم . قراره اخر ماه بریم مسافرت با همین خانواده . خب با شناخنتی که ازشون دارم قشنگ آدمو حرص میدن .یه مشکلی که دارم اینه که نمیدونم بچه هارو به کی بسپرم . خوبه خودش دیده مردم میرن مسافرت پرنده شونم با خودشون میبرن اونوقت من اینا رو کجا بذارم. حالا خوبه جایی هم نمیگیرن .

یه ebook  داشتم به اسم common mistakes in english که نویسنده ش T.J.Fitikides هست . پرینت گرفتم و روزی یک صفحه میخونم .خیلی خوب توضیح داده مثلا فرق بین angry whit  و angry at چیه. چیزایی که تو کمتر کلاس زبانی یاد میدن .بیشترین ضعف من تو انگلیسی اسپیکینگ هست و از اونجایی که کسی رو ندارم تا باهاش تمرین مکالمه کنم باید یه فکری به حال خودم بکنم .نه اینکه کسی نباشه، هست خیلی هم خودشو عاشق یاد گرفتن زبان خارجی میدونه ولی سختشه که بخواد دو کلمه حرف بزنه.

ادم اگه بخواد کاری بکنه باید با جون و دل انجام بده .

به آزمون اول نمیرسم  خیلی هم ناراحتم .خیلی با خودم کلنجار میرم که دیر نیست برای دوباره درس خوندن .دو دقیقه هم که پیجای کنکوریو باز میکنه عکس یه  پیرمرد یا پیرزن کنار چند تا بچه گذاشتن  مسخره می کنن. یعمی تو این مملکت اگر اراده کنی واسه شروع هر کاری دیگران با هرروشی میخوان منصرفت کنن حتی با مسخره کردن و لودگی . و چقدر تحمل و طاقت میخواد تا جلوی همشون وایسی و به متلکاشون اهمیت ندی .

موهامو کوتاه کردم و نفس راحت کشیدم و وایسادم جلوی مادرشوهری که میگفت زن باید موهاش بلند باشه و شوهر موی بلند دوست داره و چشمش میره دنبال زنای مو بلند .قضیه ای که سر مو رنگ کردن هم داشتم .

زن بودن سخته خیلی سخت ...