نوشته های یک مسافر
نوشته های یک مسافر

نوشته های یک مسافر

شروع از خود بیرون اومدن

چند وقتیه که دارم به یه نتیجه هایی تو زندگیم می رسم . درسته که وضع مملکت روز به روز وحشتناک تر میشه و من به عنوان یه جوون 25 ساله حتی یه پاپاسی هم ندارم.اما هر کار کوچیکی هم می تونه کمکی در آینده باشه. قرار شده از اول مهر برم کلاس زبان انگلیسی و باشگاه.

خب ورزش غیر از این که هیکل فیت و سالم رو برام میاره ،درمان خوبی هم برای افسردگیمه . زوم.با نداشت مجبورم که ایروبیک برم . 

زبان هم میخواستم هم انگلیسی برم و هم فرانسه. که به خاطر استقبال کم کلاس فرانسه تشکیل نمیشه

حالا انگلیسیو برم خودش خوبه . روزی یک  ساعت خودم فرانسه می خونم .

در مورد درس هم امسال با قدرت می خونم برای پزشکی  و بعد برای ژنتیک پزشکی اپلای می کنم. اینجوری بهتره چون حتی اگر نتونستم به هر دلیلی برم پزشکی تنها چیزیه که یه کم تو این مملکت به درد می خوره . اگر علوم پایه بخونم شانس کار کمی دارم تو ایران . و تحقیق کردم که با مدرک پزشکی که معادل فوق لیسانس هست می تونم برای یه رشته ی تحقیقاتی اپلای کنم . این پروسه 10 سال طول می کشه . خب منم که هیچی پول ندارم . تو این ده سال باید حسابی جمع کنم. البته پول جمع کردنم تو این مملکت هفت خان رستمه .

فعلا با این چیزا دلخوشم .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد