نوشته های یک مسافر
نوشته های یک مسافر

نوشته های یک مسافر

کتاب

تصمیم گرفتم ماهی 50 الی 100 تومن از درامدم رو صرف خرید کتاب کنم .

این پول به جای خرج هله هوله های پر کالری بی خاصیت بشه و باعث چاقی بدن بشه ، صرف خرید کتاب میشه .


گفته بودم که این مدت بی انگیزه و کند شدم . داشتم در موردش با یکی از دوستای دبیرستانم که هنوزم گه گاهی در ارتباطم صحبت میکردم  که گفت تو چی کار میکنی و به چی رسیدی و میخواست فخر فروشی کنه که وضع من فلانه و بهمانه ....  جالبه که چند سال از عمرش رو صرف نتورک مارکتینک این شرکتا کرده و هزار بار خواسته منو وارد این کار کنه  . همیشه هم بهش میگم خب اخرش که چی ...بعد از این همه سال چی داری ؟ چی جوابمو میده ؟؟؟؟ اول سکوت مییکنه بعد چرت و پرتایی که تو این جلسات نتورک تو مخش کردنو تحویلم میده .  

یکی از راز های موفقیت دور کردن ادمای بیخود از دوروبرمونه . چرا که با چرندیاتشون انرژی ادمو میگیرن و حاصلی جز اعصاب خوردی ندارن . گاهی وقتا باید رک بهشون بگی نه . من مجبور نیستم مثل تو فکر کنم و کار کنم . 

یه مدت تونسته بودم کمتر وقت صرف فضای مجازی کنم ولی تو جریان کرونا و قرنطینه دوباره همش پای گوشی هستم . باید یه سری برنامه واسه کنترل تایم کار با گوشی بریزم . 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد