ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
چند روز تعطیلی داشتم یه سر رفتیم به شهرمون پیش خانواده . مرغ عشقمم حالش خوب نبود گفتم ببریمش . چند وقتی بود یه غده روی کتفش دراومده بود و خیلی ضعیف شده بود. به خاطر شرایط هم نمید بردش دامپزشکی. شب که خونه مامان بزرگم رفتیم داییم گفت من درستش میکنم و پرنده های خودمم خودم خوب میکنم . گفتیم حتما بلده.اومد با تیغ افتاد به جون بچه . گفت عفونت تو خونش رفته ولی خوبش میکنم. شب که اومدیم خونه مامان اینا ساعت 12 شب بیدار شدم و دیدم حالش خوب نیس. نگاش کردم بعد ده دقیقه یه دفعه دور خودش چرخید و مرد . تمام تعطیلاتمو خراب کرد .
برگشتیم خونه و الان کاملا میفهمم که چقدر جاش خالیه...