نوشته های یک مسافر
نوشته های یک مسافر

نوشته های یک مسافر

تکنیک پومودورو

یکی از مشکلاتی که همه ی عمرم موقع کار و تحصیل داشتم این بوده که نمی تونستم روی کارم به مدت طولانی تمرکز کنم حالا به هر دلیلی.تکنیک پومودورو رو از خیلی وقت میدونستم ولی هیچ وقت اجراش نکرده بودم. وقتی شروع به استفاده ازش کردم فهمیدم که تمرکزم توی این بازه ی زمانی چقدر بالا رفته. چون به خودم الزام کرده بودم که این حجم از کار باید تو این مدت تموم بشه و همه ی نیروم صرف همون یه کار میشد تا محقق بشه.الان درس  و کارم و هر چیز دیگه ای با این تکنیک انجام میدم و نتیجه هم خوب بوده.

یکی از عیب هایی که داشتم هم کمال گرایی هست. اینکه همه چیز باید آماده باشه تا شروع کنم و همه چی باید انجام بشه و تو تایم کم کلی کار روی سر خودم میریختم که بیشترشون به انجام نمی رسید. مثلا اینکه چقدر منابع دارم برای زبان ولی هنوز فکر میکنم که کافی نیس در حالی که باید با همینا شروع میکردم . و ... 

من تازه در اواخر دهه ی 20 زندگیم معنی زندگی فهمیدم و الان میخوام  شروع کنم برای ساخت آینده م و از هیچی نه می ترسم و نه خجالت میکشم . اینکه بگن" سنت بالاس .همین کار مسخره ی بانک بدون بیمه و حقوق زیر دو تومن و بدون علاقه رو دنبال کن تا عمرت بگذره" و .. رو قبول نمی کنم. فقط یه بار زندگی میکنم  دوست دارم جوری باشه که آرزوشو دارم.

هفته های پیش یکی از کارمندای بانک میگفت یه سری از کارارو ببر خونه که زودتر تموم بشه. اصلا نمیبینه که من از صبح تا ظهر یه سره اونجا بدون استراحت کار میکنم و الان دارم جبران کم کاری کارمندای قبلی رو میکنم که همه چیو پشت گوش انداختن  و کارا رو هم تلنبار شده .منم گفتم که تو خونه وقت نمیکنم و فکر کنم بهش برخورد . الان که فکر میکنم میبینم اصلا برام مهم نیس و تکنیک نه گفتن چقدر مفیده . اگر میگفتم باشه و کارارو می آوردم خونه دفعه ی بعد توقعاتشون بالا میرفت و از این بدتر تایمی که میخوام در اختیار خودم باشه و برای آینده م تلاش کنم هم در اختیار این جماعت مفت خور و تنبل میزاشتم . 


+ هر روز بیشتر دارم کار با وسایل برقی که تو کابینت حبس شده ن رو یاد میگیرم و چه چیزای جالبی باهاش درست میکنم و چقدر سریع و راحت . مثلا وسایل قنادی خریدیم و شیرینی درست کردم که هم خوشمزه شد و هم خوشگل.

گل و گیاهام هم حسابی رشد کردن و به بالکن یه صفایی دادن. نعناها که یه روز بی حالن و یه رو شاداب . دو مدل تخم گل  کاشتم که الان اسمشونو نمیدونم اونا هم بزرگ شدن و کل نرده ی تراسو خواهند گرفت. فلفلا هم قد کشیدن در حد 5 سانتی متر  و گیاهای توخونه هم اوضاعشون خوبه.

خوبی بهار اینه که حس نشاط  و سرزندگی آدم بیشتر میشه . وقتی خودتو به این کارا مشغول کنی  اون خواب آلودگی بهار هم از بین میره .

رژیم غذایی عالی پیش میره .تو یک ماه فقط یه کیلو کردم و همینم خوبه ولی متوجه شدم که عضلاتم چقدر قوی تر و بدنم جمع و جور تر شده.

دمنوش بیشتر میخورم و نوشابه ی قند دارو جاشو با نوشابه دایت عوض کردم و دونه های چیا و کتون رو به رژیمم اضافه کردم و کلی تغییر خوب...

من این زندگی رو تغییر میدم و به خودم ثابت میکنم که ارزششو داره.



نظرات 1 + ارسال نظر
beny20 شنبه 4 اردیبهشت 1400 ساعت 11:38 http://beny20.blogsky.com

آفرین تغییر یعنی اینکه تو
برای موفق شدن
برای به آرامش رسیدن
هزار مسیرو میری
و با هزاران مشکل
دست و پنجه نرم میکنی ...

اما تغییر انجامش سخته ،
امیدوارم بتونی
و به چیزی که میخوای برسی .....

#تو_میتونی

هشتگ بالا رو
من از نوشتنت حس کردم

ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد