نوشته های یک مسافر
نوشته های یک مسافر

نوشته های یک مسافر

هیچ وقت تکلیفم با خودم معلوم نیس

این چند وقته چندتایی فیلم دیدم (کاش آدم مادرزادی همه ی زبونا رو بلد بود )

از زیبای خفته تا tears of steel  

البته مجبورم پاک کنم چون حافظه ندارم و خرید هارد اکسترنال هم به صرفه نیس با این اضاع مالی و بی پولی 

البته فیلم های خوبو نگه میدارم مثل مجموعه ی x men  یا دزدان دریایی کاراییب یا بیشتر فیلم های جانی دپ

بگذریم درسا هم هم فقط 4 تاش مونده تا بخنم و برم سر دوره و تمرین و تست حسابی 

البته می دونی اردیبهشت 25 ساله میشم و فکر می کنم چرا باید دوباره کنکور بدم ؟

راستش بازرگانی خودم بدون داشتن علاقه ولی بیتر عاشق کارهای تحقیقاتی هستم مثل کارهای آزمایشگاهی درباره ی ژنتیک یا درمان بیماری ها . کمتر به کارهای مهندسی علاقه دارم . 

یه دلم میگه برو بازرگانی ادامه بده دوسال ارشد می خونی و میری دکترا رو اپلای می کنی و میری بدون اینکه به 30 سال برسی 

خب با اوضاع من که هنوز زبان و مشکل دارم اونم توی اسپیکینگ و لیسنینگ و اینکه علاقه ای به تجارت ندارم و اینکه اپلای کوفتی هم پول میخواد و یه قرون تو حسابم ندارم 

از طرفی میخوام یه رشته ی مربوط به تجربی بخونم . پزشکی خوبه ولی 7 سال با 2 سال طرحه که میشه نزدیک ده سال با همه ی گرفتاری هاش 

از طرفی هم رشته های علوم پایه مثل ژنتیک و سلولی مولکولی و این چیزا رو دوست دارم ولی از سه تا رشته ی پرستاری و مامایی و علوم آزمایشگاهی اصلا خوشم نمیاد .

در کل یه رشته ی تحقیقاتی زیستی که راحت بتونم اپلای کنم و اونجا کار کنم.