امروز اخرین روز کاریمه
به طرز وحشتناکی خوشحالم که از این کار بی قانون و حرص در بیار و بی نظم اومدم بیرون
چقدر برنامه تو ذهنمه .... نمی دونم کار جدیدم جور میشه یا نه ... ولی اصلا ناراحت نیستم که از کار فعلیم استعفا دادم.
یه سال از بس به خاطرش حرص خوردم نصف موهام سفید شده و جسمم داغون.
همیشه راهی هست که ادم موفقیت رو تو اون پیدا کنه
حدودا دو ماهه که اینجا چیزی ننوشته بودم. کلی حرف دارم که خودمو خالی کنم .نمدونم از کچا شروع کنم . خب تصمیم گرفتم که از کار فعلیم بیام بیرون چون بردگی کامل بود و اختیار عملی نداشتم. تا اخر آبان هستم و بعد خلاص . شاید هم برم خود بانک . از بیمه که خیری به ما نرسید .
فعاا دارم نسخه خونی یاد میگیرم. ایران یعنی جایی که برای یه لقمه نون باید پا روی خواسته ها و استعدادهات بذاری. نمیدونم میتونم تحمل کنم یا نه. من ادم بلند پروازی ام .هنوز شوق رسیدن به ارزوهام تو وجودم شعله میکشه . اما ...
تنها نامجو تو ذهنم میاد:
- این که زاده ی اسیایی رو میگن جبر جغرافیایی/ اینکه لنگ در هوایی ، صبحونه ت شده سیگار و چایی
خیلی وقته که چیزی ننوشتم
این روزا تو کشمش اینم که کارمو ادامه بدم یا نه
ساعت کاریش خوبه حقوقش هم بدک نیست
شاید بمونم شایدم نه
میخوام تجربه های جدید داشته باشم تو همه چیز
مهارت های جدید و ....
یه چیزایی که حالمو خوب کنه و باعث پیشرفت باشه .
تازگیا دلم میخواد برنامه نویسی یاد بگیرم .
گذاشتمش برای اهداف سال بعدم ولی اصلا نمی دونم از کجا و چه زبونی رو باید شروع کنم
بیرون اومدن از دایره ی امنیت واقعا سخته ها :)
امروز کنکور دکترا برگزار شد و اونجوری که من تو عکسا دیدم فاجعه بود .کسایی که ماسک نداشتن و یا ماسکاشون زیر چونشون بود . یه نفر که همه رو چک میکنه داره دست به همه میزنه . مصمم تر شدم که کنکور امسال رو شرکت نکنم . حتی در بهترین و شدیدترین رعایت پروتکلهای بهداشتی باز نمیشه احتمال انتقال ویروس رو صفر کرد . صداش چند وقت دیگه در میاد .
این به کنار، اصرارشون به برگزاری مراسم محرم چیه ! در روز بالای 200 نفر میمیرن و حال دو سه هزار نفر وخیمه .کادر درمان نابود شده ، بیمارستانا جا نداره .ولی این خریتا تمومی نداره .
من برای کنکور سال بعد برنامه ریختم درسته برای امسال زحمت کشیدم و دوباره یه سال عقب می افتم .اما اشتباهه محضه برگزاری این تجمعات . شاید سال دیگه نظام قدیم نباشه متاسفانه ، ولی از مریض شدن خودمونو دیگران بهتره .
امسال حج هم تعطیله و الان به طور اتفاقی یه وبلاگ دیدم که لینکشو میزارم و خودتون بخونید . من فقط سکوت میکنم و ابراز تاسف از این همه جهل.
من اعتقادی به فال و طلسم و جادو این چرت و پرتا ندارم ولی نمیدونم چرا هروقت میخوام کنکور بدم یه اتفاقی می افته. از مرگ اعضای نزدیک فامیل و ...
امسال هم کرونا اومده . کنکور رو میخوان برگزار کنن . از اونجایی که هفت ساله مشکل تنفسی پیدا کردم و دارو و اسپری مصرف میکنم دو دل هستم برای شرکت کردن .
میترسم که مبتلا بشم و اونوقت نمیدونم چه بلایی سرم میاد . همینجوری تو حالت عادی نمیتونم نفس بکشم اگر مریض بشم فکر نکنم به سه روز بکشم .
از استرسش یه هفته س درس نخوندم. از یه طرف میگم برو امتحان بده و شانستو امتحان کن ولی این ویروس لعنتی خیلی سریع و راحت منتقل میشه ،کسایی بودن که با مراقبت های زیاد هم مبتلا شدن . از طرفی هم میگم یه سال خودمو بندازم عقب . خب من 27 سالمه چقدر دیگه باید عقب بندازم .خیلی گیج و عصبانی ام. تنها راه از ایران رفتنم درس خوندنه که اونم اینجوری شد.
حس میکنم سردرگم ترین ادم دنیام....